۱ جلد كتاب
۱۵,۰۰۰ ريال
پديد آورنده : نفيسه ثبات
انتشارات : روايت فتح
[ بازديد : ۴۷۸۶ بار ]
مسافر درست پشتسر خلبان مينشست. علي خودش خلبان بود. همانطور كه پروانه ميخواست. هواپيما دو كابين داشت، يكي علي و دوستش، آن يكي هم پروانه و مهدي و بهزاد. از پشتسر حسابي نگاهش كرد. گوشي را گذاشته بود. با برج مراقبت حرف ميزد. خوشش ميآمد وقتي كار ميكرد نگاهش كند. بالاي بوشهر منظره عجيبي بود. كوهها يكدست سبز سبز. علي ارتفاعش را كم كرد، با شتاب شيرجه زد طرف گوسفندهايي كه ميچريدند. خوب كه بهشان نزديك شد، دوباره اوج گرفت و رفت تو ابرها. هرگز آن لحظهها را فراموش نميكند. خودش را سپرده بود به آسمان، به علي.